من اين دوروز بد جوری سرما خورده بودم و حال و حوصله وبلاگ خونی و بلاگ نويسی نداشتم ( هر چند جور منو بهبود کشيد دوروز ديگه شيندخت رو هم صاحب ميشه !!)الان هم چندان روبراه نيستم ولی دلم نيومد ننويسم , می دونيد آدم وقتی سالمه قدر سلامتی رو که بزرگترين نعمته نمی دونه ولی با کوچکترين کسالت ميفهمه چه چيزی رو از دست داده , سرماخوردگی هم بدترين بيماريه بيخود نيست که مادر بيماريهاست!! به ظاهر ساده به نظر مياد ولی عامل همه بيماريهاست به نظر من سرما خوردگی يک بيماری سمج و موذيه !! به هر حال اميدوارم هيچوقت مريض نشيد بخصوص سرما خورده ! دوست خوبم آقای فاضلی متاسفانه برای عمل ديسک گردن در بيمارستان بستری شدن برای اين دوست و استاد عزيزمون دعاکنيم تا هرچه زودتر سلامتی خودشون رو بدست بيارند و به آغوش خانواده و مردمی که به خاطر اونا و تحقيق در باره اونا و خدمت به اونا دچار اين بيماری شدند برگردند .
عشق :همسر مهربانم به من آموخت
اگر اشك نبود كه بگرييم واژه كه بگوييم ديده كه بنشانيم نگاهي همه جان
نبود عشق مگر در قلب ها زندان اين شعر زيبا را آقای فاضلی سرودند