از همه شما عزيزان كه در شادي من شريك شديد و با پيام هاي زيباتون منو خوشحالتر كرديد ممنونم. همه ما در شادي وغم نياز داريم كه تنها نباشيم!! در شاديها براي تقسيم شاديهامون و درغم براي كمك و همدردي !! دوستان بهترين شريك شاديها و غمهاهستند, شما عزيزان هم مثل هميشه منو همراهي كرديد از همه شما ممنونم خيلي زياد. اميدوارم لايق اين همه محبت و دوستي شما باشم! دوستاني كه از ابتدا با شيندخت همراه بودن, به ياد دارن خاطرات سفرم رو كه سال قبل نوشته بودم, سفري كه با خوشي و عروسي شروع شد ولي پايان بدي داشت, اونم وقتي در غربت و اونقدر دور از خونه بوديم با سقط جنين خواهرم ( ليا) و خبر فوت مادربزرگم به پايان رسيد!(خاطرات سفرم را اينجا مي تونيد بخونيد:)خيلي طول كشيد تا اين خاطره بد رو بتونم فراموش كنم. ليا تنها خواهرم چهارده سال ازمن كوچكتره و براي من خيلي عزيزه شايد چون در بزرگ كردن و تربيتش خيلي سهم داشتم:) وقتي در اون سفراون اتفاق براي ليا افتاد من احساس گناه مي كردم , فكر مي كردم بايد به او مي گفتم سفر براش خوب نيست و نا آگاهي من باعث اين اتفاق شد(با وجودي كه دكتر اصلا به اين اعتقاد نداشت) ليا هم روحيه بدي داشت و تا مدتها اين خاطره بد در روحيه او اثر گذاشته بود, براي همين خبر تولد فرزندش و سالم بودن هر دوي اونا براي من باارزشترين خبر بود و من خوشحال شدم:) هر چند از اين كه نتونستم در اون لحظه كنارخواهرم باشم ناراحت بودم ولي شما عزيزان نگذاشتيد من احساس تنهايي وغربت بكنم و پيامهاي تبريك شما براي من بهترين پيامها بود.