آهنگی از فریدون فروغی رو گوش می دادم منو برد به گذشته های دور و خاطرات جوونی. اون موقع خواننده های مجبوب مون داریوش و فرهاد و فریدون فروغی بود. شاید نوعی کلاس گذاشتن بود. چون مد بود و کسانی که ادعا می کردن سیاسی هستن (البته از نوع آبکی و برای عقب نموندن از قافله!) این آهنگ ها رو گوش می دادن. ما هم برای اینکه خودمون رو قاطی بزرگان کنیم و بگیم می فهمیم, این آهنگ ها رو گوش می دادیم! هیچ یادم نمیره کاستی از فرهاد و فریدون فروغی داشتم که قسمتی از اون با صدای خیلی ضعیفی می گفت( سیاه کل) و ما چقدر تلاش می کردیم تا اونو بشنویم!:) (البته من آهنگ های فریدون فروغی رو هنوزم دوست دارم)
من و دختر داییم همیشه با هم درس می خوندیم و موقع درس خوندن هم موزیک می ذاشتیم. یک روز یکی از دوستان خانوادگیمون که خانم اهل حال و خیلی شوخ و شنگ بود اومد توی اتاقمون دید ما داریم فریدون فروغی گوش میدیم. گفت: اینا چیه گوش میدید. ادم قلبش می گیره. به شما هم میگن جوون؟! باید آهنگ های شاد و پرانرژی گوش بدید برقصید و بخندید و ... بعد از کیفش یه کاست درآورد و گذاشت توی ضبط, آهنگ آزیتا خواننده کوچه بازاری بود که ما اون موقع می گفتیم جواده و اصلن آهنگهاشو گوش نمی کردیم. ولی اون خانم آهنگ رو گذاشت و خودش شروع کرد به رقصیدن و ما رو هم مجبور کرد که همراهیش کنیم. اول برامون مسخره بود ولی اونقدر اون شاد و پرانرژی بود که مارو هم راه آورد!
حالا می بینم خودم هم همینطور شدم واز دخترهای فامیل ایراد می گیرم که چقدر بی حال هستید و ... همه اینا مقتضای سنه, جوون ها دوست دارن بیشتر توی خودشون باشن و وقتی سن بالا میره دلمون می خواد جوونی کنیم و نشون بدیم که کم از جوون ها نداریم!:)