Shindokht
 

 





 

شـينـدخــت
یادداشت‌های روزانه‌ی شراره‌ انصاری
Shindokht, Sharareh Ansari's Daily Notes

شيندخت در سايت‌های ديگر :
کاريکلماتور  :  سهراب.ارگ
اکسـير [
مهرآوا : فوک‌لوريک : گنجينه‌ی اسرار ]

شيندخت
Ùˆ
شعر ترکی

شيندخت
و بجنورد


فوتوبلاگ
شيندخت

Thursday, November 09, 2006

 

زندگی نو

 






کتاب «زندگی نو» از « اورهان پاموک» نویسنده ترک که برنده جایزه نوبل ادبیات 2006 است را خوندم. خیلی از خوندنش لذت بردم, حتمن بخونید. من این کتاب رو به توصیه آقای نگاهی که در وبلاگشون معرفی کرده بودن, خوندم . قسمت هایی از این کتاب رو انتخاب کردم که اینجا می گذارم.


اورهان پاموک/ زندگی نو

زمان چیست؟ تصادف! زندگی چیست؟ زمان! تصادف چیست؟ زندگی, زندگی نو!

***
دیگران وقتی به طبیعت نگاه می کنند مرزها, نقص ها و ترس های خودشان را می بینند. بعد , از ضعف خودشان می ترسند و به این می گویند بی مرزی و بزرگی طبیعت. اما من در طبیعت بیانیه ای قوی, نوشته ای غنی می بینم که اراده ام را که باید سر پا نگهش دارم, به یاد می آورد, آن نوشته را مصممانه, بی رحمانه, شجاعانه می خوانم.
مردان بزرگ, مثل درختان بزرگ, مثل کشورهای بزرگ, آن هایی اند که توانسته اند درونشان نیرویی چنان قوی جمع کنند که هر آن ممکن است منفجر شود. وقتش که برسد, فرصتش که فراهم شود, زمان شکل گیری تاریخ نو که برسد, این نیروی بزرگ, همراه با مردی بزرگ که به حرکتش در آورده, بی رحمانه تصمیمش را می گیرد, به جنبش در می آید. آن وقت قضا و قدر هم با همان بی رحمی اش به حرکت در می آید.

***
اشیا حافظه دارند؛ آن هاهم مثل ما اتفاقات و خاطره ها را ثبت می کنند, اما بیش ترمان حتی متوجه نمی شویم. اشیا از همدیگر پرس و جو می کنند, با هم به توافق می رسند, نجوا می کنند و بین خودشان آهنگی پنهان می سازند, این موسیقی را که بهش می گوییم دنیا.

***
ما شطرنج را به غرب یاد داده ایم؛ چیزی دنیوی,شبیه میدان جنگ, میان ارتش سفید و سیاه, در حکم جنگی روحی بین نیکی و بدی درونیمان, آن ها چه کرد ه اند؟ وزیرمان را ملکه, فیلمان را اسقف کرده اند؛ مهم نیست. اما شطرنج را مثل پیروزی منطق خودشان و منطق حاکم بر دنیا به ما پس داده اند. امروز سعی می کنیم با منطق آن ها حسیات خودمان را بفهمیم و گمان می کنیم که این یعنی متمدن شدن.

***
زندگی همین است دیگر: تصادف هست, قسمت هست؛ عشق هست, تنهایی هست, شادی هست؛ غم هست, یک نور, یک مرگ, اما خوشبختی ای نامحسوس هم هست؛ نباید این ها را فراموش کرد.


***
پ.ن: کتاب دیگه ای که تازگی خوندم, کتاب «دختری با گوشواره مروارید» نوشته خانم « تریسی شوالیه» و ترجمه خانم« گلی امامی» رمان واقعن قشنگی بود. فیلم اون رو هم بتازگی شبکه 4 پخش کرد هر چند به زیبایی کتاب نبود (بخصوص با سانسورهایی که میشه!) ولی برای حس کردن داستان ِکتاب بد نبود.
در مورد این فیلم توضیحاتی اینجا نوشته شده بخونید.
  


 
 

 

 

Links

بانک اطلاعاتی بجنوردی‌ها

ترجمه‌ی
کتاب

يازده
دقيقه
پائولو کوئلو
 

Recent

روناک عزیزم , تولدت مبارک
ایمیلی در رابطه با معلولیت
معلولیت چیست؟
کمپین قانون بی سنگسار
خواب خوش
خانه دوست کجاست؟
لاله لَر / رشید بهبوداف
بازنشستگی
پرور
بلاخره دوتا بچه کافیه یا نه؟!!

Archives

February 2002
October 2002
November 2002
December 2002
February 2003
July 2003
November 2003
January 2004
February 2004
May 2004
April 2005
May 2005
June 2005
July 2005
August 2005
September 2005
October 2005
November 2005
December 2005
January 2006
February 2006
March 2006
April 2006
May 2006
June 2006
July 2006
August 2006
September 2006
October 2006
November 2006
December 2006
January 2007

Logo


 

 

هرگونه برداشت از مطالب يا تصاوير اين وب‌لاگ بدون ذکر نام و آدرس ماخذ ممنوع است.
 Ø´Ø±Ø§Ø±Ù‡ انصاری