من گاهی فکر می کنم وبلاگ نويسی برای من مثل گفتگو با دوستان خيالی شده , هيچوقت شده احساس کنيد که می خواهيد با کسی صحبت کنيد با کسی که فقط شما اونو می شناسيد مثل بيمارانی که دچار توهم و خيالات ميشند , چند وقت قبل فيلمی ديدم که اسمش يادم نيست فقط می دونم " راسل کروو" در نقش يک دانشجوی رشته دکترای رياضی و نابغه بود . او با يک جوون هم اتاق بود که با يکديگر خيلی صميمی ميشند ولی در جريان فيلم اتفاقهايی می افته که راسل کروو را به بيمارستان ميبرند و او را در بخش روانی بستری می کنند و دکتر ها اعتقاد دارند که او دچار توهم وبيماری "اسکيزوفرنی" است و او هرچه تلاش می کنه ثابت کنه بيمار نيست کسی باور نمی کنه حتی همسرش ! وقتی راجع به دوست هم اتاقی اش صحبت می کنه به او ميگند تحقيق کردن او موقع دانشجويی هم اتاقی نداشته ! تا آخر فيلم که راسل کروو پير شده باز دوست خيالی او ديده ميشه ولی درهمون سن دانشجويی!....
واقعاً فيلم جالبی بود ولی خيلی دردناک چون يک نابغه واستاد دانشگاه به خاطر اين بيماری به يک فرد خموده و منزوی تبديل شده بود , هرچند در آخر فيلم به بيماريش غلبه کرد و دوباره فرد موفقی شد حتی برنده جايزه نوبل ولی تا آخر فيلم دوستان خيالی با او بودن و او فقط باهاشون کنار اومده بود.
من فکر می کنم همة ما دوست داريم دوستان خيالی داشته باشيم شايد ظاهراً اينطور نشون نديم ولی همين درست کردن دفتر خاطرات و نوشتن آنچه که دوست داريم مثل صحبت کردن با دوستان خيالی می مونه , دختر بچه ها رو ديدين چطور با عروسکهاشون صحبت می کنند ويا پسر بچه ها که با دشمن خيالی می جنگن , همه به خاطر نياز به تخليه آنچه که در فکر آنهاست پس چرا ما نبايد در سنين بزرگسالی اين کار رو بکنيم , فکر نمی کنيد ماهم نياز داريم گاهی درون خودمون رو تخليه کنيم , نياز داريم با کسی که نمی شناسيمش ولی احساس می کنيم بهتر از کسانی که می شناسيم می تونيم با او صحبت کنيم و شايد هم درد دل !
من که دوست دارم برای دوستان خيالی درد دل کنم هر چند اگر خنده دار بياد . مطلب امروز رو هم به " روزبه عزيز " تقديم می کنم , شايد يک دوست خيالی و يا واقعی ترين دوست!!
قسمتهايی از کتاب" همه را دوست دارم و آنان نيز...؟! را هم ضميمه مطلبم می کنم
انسانها را زيبا و خوب در نظر آور , حتی آن هنگام که همة تلاش خود را به کار می گيرند تا نيک و زيبا ننمايند .
بر چسب قيمت را از روی انسانها بردار, هر فردی در مقام خود ارزشمند است. همة هيجان در کشف ارزش آدمهاست.
بدان که همة پيوند ها نمی توانند ابدی باشند . کيفيت موقتی بودن پيوندها را بشناس , اما کنشهايت بر اين شالوده باشد که گويی آنها هميشگی اند.
کودک درون خود را زنده و بازيگوش نگاه دار.
زانوی غم به بغل مگير! در اندوه خود فرو مرو ! زندگی کن و دوست داشته باش؛ زمان برای هميشه از آن تو نيست
بياموز تا که خم شوی , چرا که از شکستن نيکوتر است.
به ياد داشته باش که ارزشهای اخلاقی و معنوی محدوديت آفرين نيستند ؛ حمايتگرند.