همه خانم ها زیورآلات رو دوست دارن (البته جدیدن بعضی از آقایون هم در این زمینه هم سلیقه با خانم ها شدن!) حالا این زیورآلات می تونه بدلی باشه یا از جنس طلا و جواهرات. طلا به عنوان پشتوانه ای هم برای خانم ها بکار میره ولی بعضی ازخانم ها در بکار بردن طلاجات چنان افراط می کنن که گاهی سرو گردن و دستاشون رو با ویترین طلافروشی و مدل های آنها اشتباه می گیرن!
زیورآلات هم کاربرد و جایگاه خودش رو داره همینطور که ما در لباس پوشیدن دقت می کنیم و لباس شب و روز جداست , لباس مهمونی رسمی از مهمونی های خانوادگی و دوستانه جدا. در بکار بردن طلا و جواهر هم باید دقت کنیم ولی متاسفانه عده ای از خانم ها هر چه زیور آلات دارن همیشه سوار سر و گردنشونه و من نمی دونم چطوری می تونن این همه بار رو همه وقت حمل کنن؟! در باشگاه ورزشی, می بینم خانم هایی رو که چند ردیف گردنبند و النگو و دستبند به خودشون آویزون کردن و در حالی که عرق می ریزن و بالا و پایین می پرن, صدای جرینگ جرینگ النگوهاشون هم شنیده میشه (یادمه تو دانشگاه یکی از خانم های متاهل از مچ دستش تا آرنج النگو داشت موقع جزوه نویسی ما از دست جرینگ جرینگ النگو های او عاجز بودیم بلاخره یکی از استادها با لبخند به اون خانم گفت فکر نمی کنید اگر خودتون رو از شر اونا راحت کنید تند تر می تونید جزوه بنویسید؟!:)
امروز برای تمیز کردن صورتم رفته بودم. بعد از من نوبت خانمی بود که روی تخت دراز کشید, توی گردنش سه ردیف زنجیر,یک دستش پلاک و النگو ساعت و دست دیگه هم دستبند پهن با چند تا النگو انگشتانش هم پر از انگشتر. جالب اینجاست برای تمیز کردن و ماساژ,صورت وگردن تا قفسه سینه ماساژ داده میشه و ماسک می ذارن و این خانم اینو می دونست ولی باز اینجور مجهز اومده بود و اونجا زنجیرش رو درآورد تو کیفش گذاشت!
متاسفانه در جامعه ما داشتن طلا نشانه تشخص و مال و مناله و برای اینکه نشون بدیم ما چقدر پول داریم سر و گردنمون رو مثل دلقک ها پر از طلا می کنیم!
پ.ن: هربار برای تمیز کردن صورتم میرم, با کلی انرژی مثبت بر می گردم. چون خانمی که این کار رو برام انجام میده مثبت ترین کسیه که می شناسم.( اینو بارها به خودش هم گفتم) ای کاش از این آدمای مثبت دورو برمون زیاد بود و ما هرروز می تونستیم انرژی مثبت بگیریم. من امروزم رو حفظ می کنم و هیچ جوری نمی ذارم خراب بشه:)