همیشه ظالم و مظلوم وجود داشته و تا ابدیت هم خواهد داشت. قوی به ضعیف زور میگه. حالا این قوی می تونه یک کشور قدرتمند باشه. یا دولت مردان سیاسی با قوانین زورگویانه . یا یک مردسالار و حتا زن سالار! هیچ فرقی نمی کنه, همیشه کسی که قوی تر بوده تونسته زور بگه. در جامعه ما بیشترین ظلم به زنها شده. حتا قانون و شرع هم حامی مرد هستن. و هر چقدر فریاد بزنیم باز هم نمی تونیم حق زنان مظلوم جامعه مون رو بگیریم.
من نمی تونم بفهمم چطور کسی می تونه اسم خودش رو انسان بذاره ولی مثل یک حیوون با همسرش برخورد کنه. یکی از دوستانم بعد از بیست سال زندگی مشترک هنوز هم از تحقیرهای همسرش اشک می ریخت و می گفت: حرف هایی که به من میگه مثل سوزن به قلبم فرو میره. نمی تونم برای کسی بگم اون به من چی میگه . چقدر منو تحقیر می کنه. جلوی بچه هام حرف های رکیک و زشتی به من می زنه. هربار که اون عصباینه و شروع به فحش و بدوبیراه می کنه. دخترام منو می برن توی اتاق. یکی شون درو می بنده به در تکیه می ده که پدرشون نیاد توی اتاق اون یکی هم گوش های منو می گیره که حرف های پدرشون رو نشنوم. چقدر باید تحقیر بشم جلوی بچه هام؟ تا به کی؟ همسرم هیچ پولی برای خرید لباس و وسایل شخصی به من نمیده و از پول توجیبی بچه هام استفاده می کنم. (همسر این خانم میلیاردره!)
من هیچ چیزی نمی تونستم بگم بجز دلداری دادن اون که خودم می دونم بیهوده ترین کاره . مگر بجز دلداری هم کاری می تونیم بکنیم؟
مرد ی که قانون از اون حمایت می کنه و با پولش برای خودش شخصیت و وجهه می خره, این زن مظلوم که حامی هم نداره چکار می تونه بکنه؟ به کی و کجا می تونه پناه ببره؟
پ.ن. وقتی میگم زورگویی بستگی به قوی بودنه, حتا در رانندگی هم ماشین های بزرگ با زور و قلدری حق ماشینهای کوچک رو می گیرن! امروز صبح سر یک میدون, یک اتوبوس با سرعت زیاد بدون رعایت حق تقدم پیچید جلوی ماشینم (راه با من بود) من چون سابقه این ماشین ها رو می دونم از دور که دیدم خودم ایست کردم چون می دونستم اتوبوس معظم هیچوقت ترمز نمیزنه و اصلن فکر کنم ترمز نداشته باشن!
کتابخانه آپدیت شد.