چهارشنبه سوری در گذشته با پریدن از روی آتش و خواندن: زردی من از تو سرخی تو از من یا بصورت محلی که در بجنورد می گفتیم: چله چخده بهار گلده ( زمستان رفت, بهار آمد)
قاشق زنی- فال گوش وایسادن و ... همراه بود که هر کدوم از این کارها معنا و مفهوم خاص خودش رو داشت. این چند ساله چهارشنبه سوری با سر و صدای ترقه و مواد منفجره همراهه و شکل و مفهوم اصلی خودش رو از دست داده. فکر می کنید علت اینکه چهارشنبه سوری از شکل اصلی و سنتی خودش خارج شده چیه؟
امسال هم به پارک جنگلی سوکان رفتیم. ورودی سوکان ماشین های پلیس و آتس نشانی و اورژانس پارک کرده بودن. وقتی ماشین پلیس رو دیدم , فکر کردم اجازه نمی دن آتش بازی کنیم. ولی وقتی وارد پارک شدیم از دیدن اون همه جمعیت تعجب کردم! به جای آتش بازی مواد منفجره پرتاب می شد. صدای زرنیخ ها فقط باعث اعصاب خورد شدن بود.( آدم رو بیاد جبهه جنگ می انداخت) عده ای هم آتش روشن کرده بودن و دورش جمع شده بودن .ما هم در گوشه ای آتش روشن کردیم و از روی آتش پریدیم ولی اونقدر زرنیخ کنار ما پرتاب کردن که آیشین (برادرزاده ام) به گریه افتاد . بساط مون رو جمع کردیم و جای خلوت تری رفتیم ودوباره آتش برقرار کردیم. بعضی جوون ها از چهارشنبه سوری, فقط پرتاب ترقه و مواد منفجره خطرناک رو می شناسن! گاهی فکر می کنم سخت گیری در مورد ترقه و ... لازمه چون ما در همه کار افراط می کنیم. اگر جوون ها با ایجاد سر و صدا و هیجان می خوان انرژی شون تخلیه بشه, چرا این مواد منفجره خطرناک رو توی جمعیت می اندازن؟! جایی که ما بودیم 4 تا جوون هم زمان زرنیخ انداختن, چنان دودی بلند شد تا چند لحظه جایی دیده نمی شد. داخل این زرنیخ ها رو از شن و خورده شیشه پر کرده بودن که مثل ترکش عمل می کرد!
اگر جشن چهارشنبه سوری با هماهنگی مسئولان ( مثل شهرداری) صورت بگیره و در محل هایی آتش های منظم و برنامه نورافشانی و ... باشه خیلی بهتر و امنیت اون هم بیشتره.
پ.ن: صحنه های زشت و زیبایی هم دیشب در پارک سوکان دیدیم. صحنه زشت: دعوا و درگیری دو آقا در وسط خیابون پارک که باعث ترافیک شده بود! صحنه زیبا: خانواده ای که آش رشته پخته بودن و در لیوان های یکبارمصرف به مردم تعارف می کردن. ( چه آش رشته خوشمزه ای هم بود. ما هم خوردیم و براشون آرزوی سلامتی کردیم:)