Shindokht
 

 





 

شـينـدخــت
یادداشت‌های روزانه‌ی شراره‌ انصاری
Shindokht, Sharareh Ansari's Daily Notes

شيندخت در سايت‌های ديگر :
کاريکلماتور  :  سهراب.ارگ
اکسـير [
مهرآوا : فوک‌لوريک : گنجينه‌ی اسرار ]

شيندخت
Ùˆ
شعر ترکی

شيندخت
و بجنورد


فوتوبلاگ
شيندخت

Wednesday, October 05, 2005

 

بدترین دشمنان زن ها, خود زن ها هستن!

 

وقتی جوون بودم در مجله ای مطلبی خوندم با این عنوان:



بدترین دشمنان زن ها, خود زن ها هستن!


این جمله همیشه تو ذهنم بود, اون موقع چیز زیادی از اون جمله نمی فهمیدم, ولی به مرور...

گاهی ما با قضاوت های یکطرفه کسانی رو محکوم می کنیم و همیشه هم از جنبه ای که خودمون دوست داریم به مسائل نگاه می کنیم.
چند وقت قبل در دوره دوستانه مون یکی از خانم های مهمون خیلی گرفته و افسرده بود. بعد فهمیدیم که عروس این خانم تقاضای طلاق کرده. اون خانم می گفت: رفتیم دادگاه. از عروسم پرسیدن: همسرت معتاده؟ گفت : نه. پرسیدن عیاشه؟ گفت: نه. پرسیدن کتکت میزنه؟ گفت : نه
ازش پرسیدن پس چرا می خوای طلاق بگیری؟! (جواب عروسش رو اون خانم نگفت!)
همه مهمونا با اون خانم همدردی می کردن و می گفتن: خوشی زده زیر دلش. ما فکر می کردیم چقدرعروست خوب و خانمه و چه خانوده ای داره و ... برای خوشایند اون خانم از این حرفا می زدن. هیچ کس از اون خانم نپرسیذ که واقعن چرا عروسش با داشتن یک دختر 8 ساله می خواد جدا بشه؟! یعنی فقط بخاطر خوشی زدن زیر دلش؟! هیچ زنی حاضر نمیشه زندگی شو به این راحتی خراب کنه اونم با داشتن بچه.
من عروس اون خانم رو تو مهمونی ها دیدم. زن جوون و خوش قیافه و تحصیلکرده و از خانواده خیلی خوب. البته پسر اون خانم رو هم دورادور می شناسم, ایشون هم پسر مودب و ظاهر خوب همینطور خانواده خوب . هردو خانواده متمول هستن. پسر اون خانم چندین سال خارج از کشور بوده ولی گویا نتونسته درس بخونه و برگشته با سرمایه و ارثی که داشته به کارهای مختلفی دست زده و باید بگم بیشتر اوقات هم بیکار بوده و فقط از ارث خورده. زندگی عالی دارن و نیاز مالی ندارن ولی آیا فقط در زندگی تامین بودن مهمه؟! اگر اینطور باشه عروس اون خانم, هم شاغله هم تنها دختر خانواده ثروتمندیه که اصلن نیاز مالی نداره پس نباید مشکلی داشته باشه؟!. من به خودم اجازه ندادم در این مورد حرفی بزنم و سکوت کردم چون چیز زیادی در مورد دختر و پسر نمی دونستم. هردوشون رو در حدی دیدم که به نظرم هردو خوب بودن. ولی آیا ما مجاز هستیم در مورد زندگی دیگرون اینجور قضاوت کنیم که به مادرشوهر اون خانم بگیم: ما در مورد عروست اشتباه می کردیم, فکر می کردیم خانواده خوبی داره, دختر تحصیل کرده و اصیلیه ولی متاسفانه اینطور نیست و ... ؟! آیا چون زنی می خواد به هر دلیلی از همسرش جدا بشه, زن بد و بی مسئولیته؟!
جالب این که در آخر مهمونی یکی از خانم ها که دبیر بازنشسته است و از خانواده های خوب و اصیل سمنانی, دستش رو برد بالا و با صدای بلند گفت: خدایا شکرت که من رو از داشتن عروس محروم کردی!(اون خانم پسر نداره)
من با خودم فکر می کردم چقدر راحت ما زن ها در مورد خودمون قضاوت می کنیم و به راحتی محکوم می کنیم, هیچ کدوم حتا به این فکر نکردیم که شاید اون خانم که می خواد جدا بشه, حق داره!
  


 
 

 

 

Links

بانک اطلاعاتی بجنوردی‌ها

ترجمه‌ی
کتاب

يازده
دقيقه
پائولو کوئلو
 

Recent

بدون عنوان
حس ناسیونالیستی
هدیه برای خاک/ سیاوش کسرایی
سیستم کامنت
نامه های فروغ فرخزاد
کاربرد طلا
افتتاحیه المپیک اسلامی بانوان
پاییز
دوقطبی خاتمی-احمدی نژاد در نیویورک
محیط زیست

Archives

February 2002
October 2002
November 2002
December 2002
February 2003
July 2003
November 2003
January 2004
February 2004
May 2004
April 2005
May 2005
June 2005
July 2005
August 2005
September 2005
October 2005
November 2005
December 2005
January 2006
February 2006
March 2006
April 2006
May 2006
June 2006
July 2006
August 2006
September 2006
October 2006
November 2006
December 2006
January 2007

Logo


 

 

هرگونه برداشت از مطالب يا تصاوير اين وب‌لاگ بدون ذکر نام و آدرس ماخذ ممنوع است.
 Ø´Ø±Ø§Ø±Ù‡ انصاری