Shindokht
 

 





 

شـينـدخــت
یادداشت‌های روزانه‌ی شراره‌ انصاری
Shindokht, Sharareh Ansari's Daily Notes

شيندخت در سايت‌های ديگر :
کاريکلماتور  :  سهراب.ارگ
اکسـير [
مهرآوا : فوک‌لوريک : گنجينه‌ی اسرار ]

شيندخت
Ùˆ
شعر ترکی

شيندخت
و بجنورد


فوتوبلاگ
شيندخت

Sunday, October 22, 2006

 

اعتماد به نفس یا پررویی؟!

 

لازمه انجام دادن هرکاری و موفق شدن در اون کار, داشتن پشتکار و اعتماد به نفسه. اینو همه ما می دونیم و بارها از اعتماد به نفس پایین مون نالیدیم و حتا کسانی هم که فکر می کنن اعتماد به نفس بالایی دارن باز هم در بسیاری از موارد مکثی کردن و توانایی خودشون رو دست کم گرفتن.
چه عواملی در پایین بودن اعتماد به نفس دخالت داره و چه چیزهایی برای بالا بردن اعتماد به نفس کمک می کنه و... این سوالها رو بارها از خودم پرسیدم و در موردشون مطلعه کردم وبرای کمک به بالا بردن اعتماد به نفس خودم و خانوادم تلاش کردم ولی در بعضی موارد باز هم شک و تردید که ناشی از همین پایین بودن اعتماد به نفسه به سراغم آمده. هربار کاری رو خواستم انجام بدم حتا در خودم توانایی انجام آن کار رو دیدم ولی حرف های منفی دیگران و به قول معروف «آیه یاس» آنها باعث شده پیگیر اون کار نباشم ( اینجا لازمه مثل اون قورباغه کر بود!)
ولی این بار واقعن تصمیم گرفتم برای کاری که می خوام انجام بدم پیگیر باشم و با اعتماد به نفس بالا تلاش کنم حتا اگه همه بگن سخته و نمیشه و ...

یکی از آشناهامون که آقای مسنی هستند در مورد قبولی خودشون در کنکور برام تعریف کردند واقعن برام جالب بود ایشون می گفتند:
« من در دوران دبیرستان نمره انگلیسیم «بیست و پنج صدم» بود و همیشه از تک ماده استفاده می کردم. آرزوم بود که یکبار از این درس نمره 7 بگیرم. برای رشته ای که می خواستم شرکت کنم زبان انگلیسی شرط اول بود و باید از انگلیسی نمره 40 می گرفتم. بیشتر از صد سوال بود . با خودم فکر کردم اگر چهارتا چهارتا (a-b-… ) بزنم حداقل باید 35 بگیرم و شانس بیارم 40 می گیرم. من بطور سیستماتیک زدم و انگلیسی رو از روش ریاضی حل کردم و نمره 45 گرفتم و قبول شدم. در محیطی قرار گرفتم که استادهام همه انگلیسی بودن. اوایل که آکادمیک بود با هر کلک و تقلبی نمره گرفتم البته خیلی اذیت شدم ولی از رو نرفتم. ولی کم کم یاد گرفتم طوری که 6 ماه بعد من مدت 45 دقیقه با مسئولمان سر موضوعی با زبان انگلیسی بحث کردم. این برام خیلی لذت بخش بود که من بیست و پنج صدمی در درس زبان حالا داشتم با یک انگلیسی زبان بحث می کردم!
من تا وقتی دیپلم گرفتم نمی دونستم که حروف« هاش و ایگرگ» که در ریاضی بکار می بریم انگلیسی نیست و فرانسه است و در انگلیسی « اچ- وای» است.»

وقتی این آقا خاطراتش رو تعریف کرد بهشون گفتم: عجب اعتماد به نفسی داشتید؟ ولی ایشون در جوابم گفتن: این اعتماد به نفس نبود, پررویی بود!

پ.ن:گاهی واقعن لازمه در کارهامون پررو و سمج باشیم:)
  


 
 

 

 

Links

بانک اطلاعاتی بجنوردی‌ها

ترجمه‌ی
کتاب

يازده
دقيقه
پائولو کوئلو
 

Recent

انار
پول برره ای
رضا كهولي، يكي از چهار مخترع برتر جهان در سال 2005...
خاطرات سفر حج 4 (قسمت آخر)
سریال های ایرانی
زنان مظلوم ما!
خاطرات سفر حج 3
عمران صلاحی
کودکی
یاد اولسون

Archives

February 2002
October 2002
November 2002
December 2002
February 2003
July 2003
November 2003
January 2004
February 2004
May 2004
April 2005
May 2005
June 2005
July 2005
August 2005
September 2005
October 2005
November 2005
December 2005
January 2006
February 2006
March 2006
April 2006
May 2006
June 2006
July 2006
August 2006
September 2006
October 2006
November 2006
December 2006
January 2007

Logo


 

 

هرگونه برداشت از مطالب يا تصاوير اين وب‌لاگ بدون ذکر نام و آدرس ماخذ ممنوع است.
 Ø´Ø±Ø§Ø±Ù‡ انصاری