رقص درمانی
رقص درمانی عنوان مطلب بسيار زيبايی است که دکتر فاضلی در وبلاگ از غرب نوشتند و من قسمتی از آنرا انتخاب کردم و در اينجا می نويسم .
.....رقص درمانی رشته نسبتآ جديد، اما دانش بسيار قديمي است. مطالعات رقص درماني نشان مي دهد در آفريقا، كه ”سرزمين رقص“ نام دارد، بيماري هاي رواني و حركتي از تمام نقاط ديگر جهان كمتر است. به همين دليل امروزه گرايش رقص درماني آفريقا رشته مستقلي است كه به مطالعه رقص هاي آفريقايي مي پردازد. هند هم موقعيت ويژه ايي از نظر مطالعات رقص دارد زيرا هند آلبوم رقص هاي پيچيده و عمدتآ درمان بخش است و رقص درماني هندي يا شرقي هم گرايشي ديگر رشته ماست. بعد از اينها هم كشورهاي اروپايي و آمريكا قرار دارند و گرايشي هم به نام رقص درماني غربي وجود دارد. هر يك از گرايش هاي مذكور ويژگي هاي درماني و سلامتي آفرين رقص هاي سنتي و مدرن منطقه ايي را مطالعه مي كند. شما كه انسان شناس هستيد حتمآ كلمه ”انقلاب رقص“ به گوشتان خورده است. اكثر كشورهاي غربي در دو دهه گذشته توجه خاصي به گسترش رقص در مدارس و كليسا ها و رسانه ها و جامعه داشته اند، زيرا رقص فوايد زيادي در پيش گيري و درمان بيماري ها دارد. به همين دليل بكار و گسترش آن در كشورهاي غربي را نوعي انقلاب و تحول عظيم مي نامند. نقش رقص براي سلامتي و بهداشت جامعه و فرد واقعآ هم معجزه آساست.
كاملآ سردرگم شده و حرف هايش را آشكارا نمي فهميدم. نگاه ايراني، كه رقص را پاره ايي از لهو ولعب و فسق و فجور مي شناسد، فاصله زيادي با اين نگاه داشت .
شادي و نشاط بخشيدن تنها بخشي از هنر رقص است. با توجه به اين واقعيت كه در نتيجه توسعه تكنولوژي، مردم ديگر چندان كارها و حركت هاي بدني نمي كنند، بايد زمينه ها و شرايطي فراهم كرد كه مردم به بدنسازي و نرمش و حركات بدني علاقه مند شوند. مطالعات نشان مي دهد رقص يكي از مهمترين شيوه هاي جذب مردم به بدنسازي و مراقبت از بدن هاي شان است. بيش از هشتاد درصد كساني كه به رقص مي پردازند رژيم غذايي ويژه ايي دارند تا تناسب اندام شان بهم نخورد. در دنيايي كه چاقي مهمترين عامل مرگ و مير افراد است، آيا روشي بهتر و كم هزينه تر از رقص براي پيشگيري از چاقي وجود دارد؟ از نظر بهداشت رواني نيز رقص با شادي بخشيدن و نشاط آفريني اش انرژي فوق العاده ايي به فرد مي دهد كه مانع از افسردگي و دپرس، كه شايع ترين بيماري هاي زمانه ماست مي شود. در كنار اينها جنبه خلاقانه و هنري رقص وجود دارد. رقص هم نوعي ورزش و هم نوعي هنر است. جنبه هنري رقص باعث مي شود كه فرد به جهان هنر ها وارد شود و با هنرهاي ديگر مانند موسيقي، تئاتر، فيلم و سينما پيوند بخورد.....
متن کامل اين مطلب را در وبلاگ از غرب بخوانيد.
من وقتی مطلب " رقص درمانی " را می خوندم با خودم فکر می کردم ديد ما نسبت به رقص و رقصيدن چقدر سطحی است.
اگر به رقص از چنبه هنری و علمی نگاه کنيم و به آن بها بديم ديگه رقصها اينقدر تقليدی و بی هويت نميشند!
کشور ما از قومها و فرهنگ های مختلف تشکيل شده که هر کدوم از آنها موسيقی و رقص خاص خودش را دارد مثل : ترکی , کردی , بلوچی, بندری و....حتی رقص اصيل ايرانی ؛ که اين رقصها با موسيقی و ساز خاص و لباسهای زيبای محلی هر منطقه واقعاً زيبا و ديدنی است و شايد کمتر کشور غربی دارای چنين هنر گسترده و متنوعی باشه ولی متاسفانه اين هنر هم مثل خيلی چيزهای ديگه به علت بی توجهی يا کم توجهی داره از بين ميره .
برای مثال در بجنورد رقص بجنوردی ( کردی بجنوردی ) رقص بومی و محلی منطقه ( شمال خراسان ) است که با سازهای سنتی , " قوشمه" ( نوعی نی ) و " اَل دَفه " ( همان دف به زبان ترکی ) نواخته ميشه و با لباسهای زيبای محلی واقعاً جذاب و ديدنی است .
اين رقص که يک رقص گروهی است که بصورت دايره وار رقصيده ميشه و مردها در وسط دايره با چوب و زنها در دور آنها با بشکن و حرکت های خاص دست و پا که هماهنگ با ريتم آهنگ است و هر آهنگ حرکت خاص خودش را دارد ( تقريباً شبيه سماع عارفان است!) و اين رقص از ترکيب چند آهنگ از : "ساده , قوَلنکه, ايچ قرصه , قالده قالده و شلنگی " تشکيل شده که با هماهنگی خاصی رقصيده ميشه.
اين رقص سنتی را بجنوردی ها در مراسم جشنها و عروسی ها پير و جوون همه می رقصند و چون آهنگ های شاد و پر تحرکی داره همه بيننده ها حتی کسانی که با اين رقص آشنايی ندارند خوششان مياد!
ولی متاسفانه رقص بجنوردی هم مثل زبان ترکی بجنوردی روز بروز از اون حالت بکر و اصيل بودن خارج ميشه و کم کم روبه فراموشی ميره چون آموزش اصولی داده نميشه و نسل جديد يا نمی تونند برقصند و يا اشتباه و غير اصولی می رقصند و گاهی حرکتهای اضافی قاطی اين رقص زيبا شده .
اگر ما به موسيقی و رقص فولکلور بيشتر توجه کنيم ديگه وحشتی از تهاجم فرهنگی و رقص و موسيقی غربی نخواهيم داشت.!