امروز روز خیلی خوبی بوده برام. شنبه خوبی که من اونو به فال نیک می گیرم.
بهدادم در امتحان رانندگی قبول شد.
من اونقدر خوشحال و ذوق زده هستم که خواستم این خبر رو اول در اینجا بنویسم و شما دوستان رو در شادی خودم شریک کنم. گرفتن گواهینامه بهداد برای من خیلی مهم بود. شاید چون خودم رو مقصر می دونستم و احساس می کردم در حق اون کوتاهی کردم! بهبود وقتی 13 سالش بود من خودم به اون رانندگی یاد دادم و بلافاصله بعد از گرفتن دیپلم هم گواهینامه گرفت. حتا به خواهرم لیا هم من رانندگی یاد دادم و اون گواهینامه ش رو سمنان گرفت. ولی بهداد چون همیشه در حال درس خوندن بود و کمتر وقت آزاد داشت, منهم تا حدودی بی حوصله شده بودم و حال و حوصله آموزش رانندگی رو نداشتم, همین مسئله باعث شد که اون کمتر پشت رل بشینه و کمتر رانندگی کنه . بعد از قبول شدن دانشگاه براش اقدام کردم تا آموزش ببینه و امتحان بده ولی اون که همیشه در درسهاش رتبه اول رو داشت فکر می کرد باید در امتحان رانندگی هم بار اول قبول بشه. وقتی بار اول رد شد, بدجوری سرخورده شد و گفت دیگه امتحان نمیدم! ولی با اصرار براش فیش واریز کردیم و دوباره ثبت نام کردیم (فیشش رو اسفند واریز کردم ولی امروز رفت امتحان داد!:) به هر حال اصرارمون و تلاش خودش نتیجه داد و اون این مرحله از زندگیشو رو هم پشت سر گذاشت و من کمی احساس آرامش می کنم! برای همین امروز روز خیلی خوبی برام بود خیلی خیلی خوب! امیدوارم تا چند روز آینده باز هم با خبرای خوب خوشحال بشم , چون بهداد تا مرز شاگرد اولی فقط یک قدم فاصله داره. اون منتظره دوتا از نمراتش رو بگیره تا معلوم بشه شاگرد اول شده یا نه؟! باوجودی که رشته برق خیلی سخته ولی بچه های درسخونی توی کلاسشون هست و رقابت نزدیکی بینشون هست و به قول خودش دانشگاست دیگه شوخی بردار که نیست! تا حالا که معدل الف شده ولی اینکه اول میشه یا دوم چند روز دیگه معلوم میشه. براش دعا کنید چون برای خودش خیلی مهمه که اول بشه و واقعن هم زحمت کشید و تلاش کرد.