هر وقت به وبلاگ فروغ سر می زنم و او ازبیماری افسردگی ش می نویسه, بدجوری دلم می گیره و با خودم فکر می کنم, چرا دختر جوون و موفقی مثل او باید افسرده باشه؟!
امروزه افسردگی در جامعه ما بیداد می کنه بخصوص در نسل جوون. فشارهای روحی و مشکلات زیادی که در جامعه وجود داره, آینده مبهم و نداشتن امنیت اجتماعی و مالی و شغلی بیشترین عامل ایجاد افسردگی در جامعه ماست. از طرفی کشیده شدن زندگی ها به طرف تجملات و کم شدن رابطه ها هم یکی دیگه از عواملیه که می تونه منجر به افسردگی بشه.
البته ریشه اصلی بعضی از افسردگی ها از دوران کودکی شکل می گیره و نا آگاهی خانواده ها یا توجه نکردن به کودکان و مسائل و مشکلات آنها, تنبیه ها و محیط نا امن خانواده و ... از عواملیه که باعث افسردگی در سنین نوجوانی و یا جوانی میشه.
آیا راهی برای مبارزه با افسردگی هست؟ راهی که بتونیم جوونها رو از این بیماری دور کنیم؟
به نظر من تلقین خیلی موثره و مبارزه کردن با بیماری. در طول زندگی ممکنه برای همه ما لحظه هایی پیش بیاد که احساس بی انگیزگی همراه با غم و احساس فشار و سنگینی روی قلب داشته باشیم و با کوچکترین موضوع عصبی و پرخاشگر بشیم و یا حساس و زود رنج . بخصوص در خانمها در دهه سی و چهل سالگی, ترس از گذر عمر , نرسیدن به ایده آل هایی که در دوران جوانی به آنها فکر می کردن همراه با مشکلاتی که در بالا گفتم باعث میشه احساس پوچی و بیهودگی کنن . ولی تلقین هم در بروز یا شدت گرفتن افسردگی موثره.
مشاوره با روانپزشک – ورزش- ایجاد تنوع در زندگی- رابطه برقرار کردن با کسانی که دوستشون داریم و از هم صحبتی با اونا لذت می بریم و مهم تر از همه فکر نکردن به آینده و از حال استفاده کردن, برای مبارزه باافسردگی, کمک زیادی می کنه .
به امید روزهای شاد برای همه , بخصوص جوونها.