Shindokht
 

 





 

شـينـدخــت
یادداشت‌های روزانه‌ی شراره‌ انصاری
Shindokht, Sharareh Ansari's Daily Notes

شيندخت در سايت‌های ديگر :
کاريکلماتور  :  سهراب.ارگ
اکسـير [
مهرآوا : فوک‌لوريک : گنجينه‌ی اسرار ]

شيندخت
Ùˆ
شعر ترکی

شيندخت
و بجنورد


فوتوبلاگ
شيندخت

Sunday, December 08, 2002

 

شما وقتی غمگين هستيد چکار می کنيد؟!!

ميدونيد بعضی وفتها بد جوری دلم ميگيره و احساس غربت می کنم .( اينجور مواقع ياد دوستان خارج از کشور می افتم که چقدر از خانواده دور هستن ياد ليلای ليلی که اينقدر غمگينه و دلتنگ خانواده , ياد يولداش که عاشق طبيعت سرابه و دلتنگ سبلان ! ياد همه دوستان غريبم !)
با وجودی که من خانواد ه ام رو دارم , همسرم , بچه ها که با اونا بودن باعث ميشه خيلی احساس غربت و دلتنگی نکنم ولی گاهی اين احساس ناخواسته و در روز های خاص به سراغ من مياد , ديروز هم از اون روزهای دلتنگی من بود ! با وجودی که عيد بود و بايد خوشحال می شدم ولی همين عيد باعث شد که دوباره غم غربت و تنهايی سراغم بياد , هميشه در روزهای خاص من ياد بجنورد و خانواده ام می افتم و اينکه چقدر ما اينجا تنها هستيم ؛ بچه ها که هميشه از من و پدرشون به خاطر غربت گلايه دارن اونا هم روزهای تعطيل و مناسبتهای خاص هوايی ميشن و هميشه ميگن اگه بجنورد بوديم خونه بابايی جون اينا می رفتيم همه دوستامون روزهای جمعه ميرن خونه پدر بزرگشون و ما اينجا تنها هستيم !!( با وجودی که اينجا رو هم خيلی دوست دارن چون دوستان زيادی دارن , مثل خودم ولی خوب گاهی اين احساس سراغمون مياد !)
ديروز هم خيلی دلم هوای بجنورد و خانواده رو کرده بود بخصوص وقتی برای تبريک عيد زنگ زدم و مامانم گفت امروز اولين عيد حاجی مامان است و همه اونجا جمع هستيم بيشتر دلم گرفت !
بجنورد رسمه بعد فوت کسی , اولين عيد بزرگ رو مراسم ميگيرن و دوستان و آشنايان برای تسليت گويی دوباره ميان , ديروز هم اولين عيد بعد فوت مادر بزرگم بود و من طبق معمول هميشه غايب اين مراسم بودم!
برای فرار از غمگين بودنم , خودم رو با کار مشغول می کنم بيشتر از هميشه کار می کنم که فرصت فکر کردن نداشته باشم وقتی هم بيکار ميشم , آهنگی که دوست دارم رو گوش ميدم و به کتاب پناه ميبرم , همدم هميشگی من ! ولی ديروز زودتر غمم رو فراموش کردم چون ايميلهای با محبت دوستان که عيد رو به من تبريک گفته بودن خيلی خوشحالم کرد , اولين سال بود که اينقدر تبريک عيد فطر داشتم ! کارت تبريک عکس های زيبا و گل همه نشونه دوستی و محبت و چقدر آدم لذت ميبره از اينهمه خوبی , ای کاش هميشه عيد باشه و هميشه اينقدر مهربونی و لطف !
دوستان از همه شما ممنونم , به لطف شما احساس تنهايی و غربت من خيلی زود فراموش شد .
مهرتان پايدار باشه دوستان .
  


 
 

 

 

Links

بانک اطلاعاتی بجنوردی‌ها

ترجمه‌ی
کتاب

يازده
دقيقه
پائولو کوئلو
 

Recent

عيدتان مبارکيکبار ديگه تموم شد ماه روزه و عبادت يک...
گلچينگر مِی خوری آشکار , حَد خواهی خوردآن بِه که ن...
ديروز سی دی کنسرت " گروه آريان " رو ديدم , خيلی بر...
دوست خوبم آناهيتا از وبلاگ بندری در قطب شمال برام ...
وبلاگ سهراب منش عکس زيبای مينياتوری از چهره يک زن ...
ديروز بهبود از خواب بيدار شد مثل يک پسر خوب رفت نش...
من هميشه دوست داشتم اين سوال رو از دوستان بکنم ؛ آ...
مرحوم مادر بزرگم هفت دختر داشت , هروقت می خواست يک...
رقص درمانیرقص درمانی عنوان مطلب بسيار زيبايی است ک...
از لابلای ايميلهای شما An Indian doctor says "Medi...

Archives

February 2002
October 2002
November 2002
December 2002
February 2003
July 2003
November 2003
January 2004
February 2004
May 2004
April 2005
May 2005
June 2005
July 2005
August 2005
September 2005
October 2005
November 2005
December 2005
January 2006
February 2006
March 2006
April 2006
May 2006
June 2006
July 2006
August 2006
September 2006
October 2006
November 2006
December 2006
January 2007

Logo


 

 

هرگونه برداشت از مطالب يا تصاوير اين وب‌لاگ بدون ذکر نام و آدرس ماخذ ممنوع است.
 Ø´Ø±Ø§Ø±Ù‡ انصاری