من هميشه دوست داشتم اين سوال رو از دوستان بکنم ؛ آيا شما هم آدمها رو از روی ظاهرشون می شناسيد و در مورد آنها قضاوت می کنيد؟!
مثلاً اگر خانمی کم حجاب باشه ( فکر می کنم اين اصطلاح درستتر از بی حجابه!) و ظاهر مرتبی داشته باشه تو جامعه ما همه فکر می کنند که اون کافره و يا معتقد به دين و ..نيست! ويا آقايی که ظاهر مرتب و آراسته داشته باشه همينطور !
و معيار مومن بودن در جامعه ما برای خانمها داشتن چادر و آقايون ريش !!
من قبلاً بگم که خدای نکرده قصد توهين به خانمها و آقايونی که واقعاً مومن و معتقد هستند ندارم ومخالف چادر برای خانمها و ريش برای آقايون هم نيستم ولی معتقدم هرکس بايد خودش نوع پوشش و روش زندگيش رو انتخاب کنه نه اينکه به دليل جبر در جامعه و يا به خاطر محيط کاری خودش رو طوری که نيست نشون بده ! چون من از تظاهر نفرت دارم و هيچوقت هم نميتونم به خاطر منافعم آنطوری که نيستم خودم رو نشون بدم و شايد اين باعث شده که من خيلی ضرر هم بکنم !
من طوری تربيت شدم که هميشه دوست داشتم نماز بخونم وروزه بگيرم وهيچوقت اجباری در کار نبوده و در عين حال در بعضی موارد هم خيلی آزاد و راحت بودم , منهم بچه های خودم رو همينطور تربيت کردم و خوشبختانه نتيجه خوبی هم داشته ولی هيچوقت در اين مورد تظاهر نمی کردم و نمی کنم ؛ ولی متاسفانه گاهی برخوردها در جامعه طوريه که باعث عصبانيت من ميشه چون می بينم در بارة آدمها از ظاهرشون قضاوت می کنند , چند روز پيش در باشگاه ورزشی همين موضوع پيش اومد که باعث ناراحتی من شد !
به دليل شب نوزدهم ماه رمضون می خواستند ساعت باشگاه رو تغيير بدن و از ساعت هميشگی يک ساعت دير تر بذارند , يک عده موافق و يکعده مخالف بودن و هر کس دليلی برای خودش داشت ولی يکی از خانمهايی که مثلاً زيادی مومن و فکر ميکنه خودش وسط بهشت جا داره و بقيه همه جهنمی هستند!! برگشت گفت معلومه شماها نميريد مراسم شب قدر برای همين دوست نداريد ساعت تغيير کنه !
اين خانم فکر ميکنه چون اون ميخواد بره برای مراسم حق داره همه , برنامه خودشون رو با ايشون تنظيم کنند و مشکلات بقيه رو درک نمی کنه!
اين حرف منو ياد چند سال پيش انداخت ( حدود 10-15 سال قبل) يک شب من و همسرم از مراسم احيا برميگشتيم ( چون خونه دوستم هرسال مراسم دارند ومن سالهاست اونجا ميرم ) ديديم يکی از همسايه ها داره زنگ در همه خونه هارو ميزنه که برای سحری بيدار بشن ! همسرم که با اون آقا آشنا بود احوالپرسی کرد و گفت چرا زنگ ما رو نميزنيد ما دو شب پيش خواب مونديم , اون آقا با تعجب پرسيد مگه شما روزه ميگيريد؟!
من نمی دونم کسانی که روزه ميگيرند بايد روی صورتشون بنويسند؟! ولی من فهميدم چون ما جوون بوديم و من کم حجاب , همسايه ها فکر ميکردن که ما اهل روزه نيستيم!
در مورد همسرم هم همينطور قضاوت می کنند چون او هم هيچوقت دوست نداشته نا مرتب باشه و هميشه آراسته است حتی گاهی همکارانش به طعنه در مورد اصلاح صورتش ( چون هرروز اصلاح کرده و مرتب ميره سر کار ) بهش گفتند تو حتی روزهای وفات هم اصلاح ميکنی ؟!!
من به اين نتيجه رسيدم تو جامعه ما خانمها اگه چادر داشته باشند و آقايون ريش از همه مسلمون ترند و بقيه کافرند!!