Shindokht
 

 





 

شـينـدخــت
یادداشت‌های روزانه‌ی شراره‌ انصاری
Shindokht, Sharareh Ansari's Daily Notes

شيندخت در سايت‌های ديگر :
کاريکلماتور  :  سهراب.ارگ
اکسـير [
مهرآوا : فوک‌لوريک : گنجينه‌ی اسرار ]

شيندخت
Ùˆ
شعر ترکی

شيندخت
و بجنورد


فوتوبلاگ
شيندخت

Friday, November 15, 2002

 

ديروز بهبود از خواب بيدار شد مثل يک پسر خوب رفت نشست سر درسهاش ! من خيلی تعجب کردم چون هميشه اولين کاری که ميکنه کمی با گيتارش ور ميره بعد سراغ کامپيوتر ميره و اگر هم عشقش کشيد يه نگاهی به درسهاش ميندازه!
برای همين وقتی ديدم گوش شيطون کر نشسته سر درسهاش چيزی نپرسيدم که حواسش پرت نشه! خلاصه بعد کلی درس خوندن وقت استراحتش پيشم اومد , من که از صبح تو دلم مونده بود که ازش بپرسم , بلاخره سوال کردم چه خبره ؟ ماه از کدوم ور در اومده داری درس ميخونی ؟!
بهبود با خنده گفت 5 شنبه ميان ترم ترمو داريم ( تر مو ديناميک) يک استاد خفن داريم که نگو و نپرس!! ( من اين اصطلاحات رو از قول بهبود همينطوری که گفته می نويسم وگرنه منو چی به اين جور حرف زدنا!)
بعد راجع به استادش تعريف کرد که برام جالب بود و اينجا می نويسم .
بهبود گفت: اين استاد رو ترم قبل هر روز ميديدم وشايد ده بار بيشتر باهاش روبرو شدم وحتی متوجه نشدم تنه هم بهش زدم ولی تنها چيزی که فکر نمی کردم اين بود که او استاد باشه اونم استاد... معروف باشه!! حالا اين ترم وقتی می بينيمش تا کمر خم ميشيم بهش سلام ميديم ولی اون انگار نه انگار !!
نمی دونی چه اعجوبه ايه , قد متوسط , موهای کم و بد لباس خلاصه ظاهر هيچی نداره ولی وای چنان جذبه ای داره که نگو و نپرس!
اولين جلسه سر کلاس با صدای خيلی آروم ( اونقدر آروم حرف ميزنه که هيچکس نفس نميکشه چون تکرار نميکنه جواب نميده!!) خودش رو معرفی کرد و گفت 30 آبان امتحان نيم ترم ! هيچکس حق اظهار نظر نداره .
اما درس دادنش , جزوه نداره کلی کتاب معرفی ميکنه , هيچوقت سوال هاش تکراری نيست ولی نمی دونی چی ميگه ا ونروز در مورد يک منحنی که به نظر خيلی ساده می اومد يک ساعت و نيم صحبت کرد ! ولی خدا نکنه از کسی چيزی ببينه و يا خوشش نياد بيچاره ديگه بايد بره ترم بعد بياد !
خلاصه همچين استادی که هر کی 10ازش گرفته شيرينی داده , درس خوندن نداره مخصوصاً که ترمو شاخ رشته متاله!
بچه های ما بخار ندارن وگرنه بايکوت می کرديم ولی کو جراًت؟!
من با تعجب ازش پرسيدم بايکوت ديگه چيه؟!
بهبود گفت بچه های ترم بالايی تعريف کردن که اونام يک استاد ...مثل استاد ما داشتند دو ترم هيچکس با اين استاد درس برنداشت تا دانشگاه مجبور شد استاد رو عوض کرد !
من اينا رو نوشتم قضاوت با خود شماست , به نظر شما حق با استاده يا دانشجو؟!
آيا به نظر شما استادها زيادی خشک و سخت گير ند يا دانشجو ها پر توقع هستند!
ويا اصلاً سيستم آموزشی ما در دانشگاهها درسته؟! يعنی دانشجو فقط بايد به دنبال نمره باشه؟! ( حالا نمره قبولی و يا بالاتر!)
  


 
 

 

 

Links

بانک اطلاعاتی بجنوردی‌ها

ترجمه‌ی
کتاب

يازده
دقيقه
پائولو کوئلو
 

Recent

من هميشه دوست داشتم اين سوال رو از دوستان بکنم ؛ آ...
مرحوم مادر بزرگم هفت دختر داشت , هروقت می خواست يک...
رقص درمانیرقص درمانی عنوان مطلب بسيار زيبايی است ک...
از لابلای ايميلهای شما An Indian doctor says "Medi...
مطلب زير همون مطلب يادگاری پسر خاله ام " سعيد " اس...
چند وقتی باخودم کلنجار رفتم که اين مطلب رو اينجا ب...
ديشب موضوعی پيش اومد که يک بحث تکراری دوباره تو خو...
من گاهی فکر می کنم وبلاگ نويسی برای من مثل گفتگو ب...
ديروز يک مهمونی دوستانه رفتم بودم به اصطلاح خودمون...
من اين دوروز بد جوری سرما خورده بودم و حال و حوصله...

Archives

February 2002
October 2002
November 2002
December 2002
February 2003
July 2003
November 2003
January 2004
February 2004
May 2004
April 2005
May 2005
June 2005
July 2005
August 2005
September 2005
October 2005
November 2005
December 2005
January 2006
February 2006
March 2006
April 2006
May 2006
June 2006
July 2006
August 2006
September 2006
October 2006
November 2006
December 2006
January 2007

Logo


 

 

هرگونه برداشت از مطالب يا تصاوير اين وب‌لاگ بدون ذکر نام و آدرس ماخذ ممنوع است.
 Ø´Ø±Ø§Ø±Ù‡ انصاری