ديروز سی دی کنسرت " گروه آريان " رو ديدم , خيلی برام جالب بود , زدن رو دست خواننده های خارج از کشور! فقط فرقش در روسری خانمهاست!! من با موسيقی پاپ مخالف نيستم ولی به شرطی که موسيقی اصيل ما کنار گذاشته نشه ! از وقتی موسيقی پاپ آزاد شده آنقدر خواننده پاپ زياد شده و کنسرتهای مختلف ميذارند که به موسيقی اصيل کمتر توجه ميشه ! برای مثال در سمنان تا به حال چندين بار کنسرت پاپ اجرا شده از خواننده هايی مثل "عبداللهی "گرفته تا خواننده های گمنامی که فقط در حد آموزشی هستند! ولی موسيقی اصيل خيلی کم اجرا شده , يکی از دوستانم که قبلاً در موردش گفته بودم که صدای خوبی داره ودر دوره های دوستانه هميشه ميخوند ( البته آموزش ديده ) و فقط هم اصيل می خونه ( گاهی هم کردی و ترکی چون خودش ترک همدان است) الان چند ساليه که کنسرت بانوان آزاد شده اونهم برنامه اجرا ميکنه ( گروه چکاوک که او خواننده اش است" قد سيه مشيری " ) ما خيلی سعی کرديم که دوستم در سمنان هم برنامه اجرا کنه ( خودش هم خيلی دوست داشت برای دوستان سمنانی برنامه اجرا کنه چون 5 سال سمنان زندگی کرده بود ) حتی مجوز از ارشاد تهران و ارشاد سمنان هم گرفت ولی " حراست استانداری" اجازه نداد و گفت جو برای اجرای کنسرت بانوان آماده نيست !! جو برای اجرای موسيقی پاپ که يک جوون تازه از راه رسيده و احساس کرده کمی صدا داره بلند شده برنامه اجرا کرده اونهم مختلط و چه آهنگها و شعرهای بيخودی مساعده! ولی برای کنسرت بانوان که اصيل و سنتيه و فقط هم برای بانوان اجرا ميشه و تمام اعضای ارکستر خانم هستند جو مساعد نيست ؟ !! بعد ما ادعا می کنيم که جوونهامون غربزده شدن و بايد جلو تهاجم فرهنگی را بگيريم !
"همين دوستم ( قدسی) تعريف می کرد پارسال برای بزرگداشت " مولانا" با تور به قونيه رفته بودند, از همه کشورها بودند و مراسم جالبی اجرا شده از رقص سماع , شعر خوانی , سخنرانی و.. قدسی ( دوستم ) می گفت: بعد برنامه ها وقتی گروه تور دور هم جمع ميشديم من آواز می خوندم و يک آقايی سه تار می زد , خلاصه بزمی دوستانه داشتيم و من بيشتر اشعار مولانا رو می خوندم , می گفت وقتی آوازم تموم شد يک خانم اسپانيايی اومد منو بغل کرد و بوسيد و چنان گريه می کرد و بعد گفت ( البته براش ترجمه کردن) اين صدا از کجا در مياد که تا اعماق قلب من مينشينه ! من هيچی از شعر متوجه نشدم چون فارسی نمی دونم ولی خوندن تو و ساز اين آقا چنان گرم بود که تا اعماق قلبم لرزيد! و تا مدتی که ما اونجا بوديم هر روز ساعت10 خانم اسپانيايی می اومد هتل و از من خواهش می کرد براش بخونم و خودش چنان غرق ميشد که انگار با تمام وجود معنی شعر ها رو احساس می کرد!"
وقتی ما چنين هنری داريم و حمايت و تشويق نمی کنيم , انتظار داريم که جوونها گرايش به موسيقی غربی پيدا نکنند؟!!